برج رنگین کمان

من دوست دارم که هر روز شادتر از روز قبل باشم.

 

من دوست دارم که هر روز مهربان تر از روز قبل باشم.

 

من دوست دارم که هر روز با آرامش بیشتری به کارهایم برسم.

 

من هر روز خودم را بیشتر از روز قبل دوست دارم.

 

شادی، شور زندگی، هیجان، آرامش، تجسم خلاق و عشق هدیه ی خداوند به تو برای داشتن بهترین زندگی است.

 

برج رنگین کمان را بساز و با عشق در آن زندگی کن ...

 

* جهت کسب اطلاع از کارگاه های آرام سازی ذهن و جسم ویژه کودکان و والدین با مدیریت وبلاگ در ارتباط باشید. *

دمی با کتاب شفای زندگی

ما صد در صد در برابر همه تجربه هایمان مسئول هستیم.

هر اندیشه ای که از ذهن ما می گذرد، آینده ما را می آفریند.

نقطه اقتدار همواره در لحظه حال است.

عذاب هر کس، به دلیل انزجار از خویشتن و احساس گناه است.

درونی ترین احساس هر کس این است که: "آنچنان که باید خوب نیستم".این تنها یک اندیشه است و اندیشه را می توان عوض کرد.

دست کشیدن از نفرت و انزجار حتا مرض سرطان را نابود می کند.

تایید و پذیرش خویشتن در زمان حال، کلید دگرگونی های مثبت است.

آنگاه که از گذشته دور می شویم، هر لحظه زندگی، نقطه آغازی است.

 

* کتاب شفای زندگی

* لوئیز هی

آفرینش های خمیری خاله و جوجه

چقدر تکنیک یاد بگیریم آخه؟!یه کم تفریح کنیم خب!

 

 

شعر گُرُومب گُرُومب

گُرُومب گُرُومب
– چیه؟ چیه؟
– ابر سیاه آسمون
داره می آد صدای اون
گُرُومب گُرُومب داد می زنه
حسابی فریاد می زنه
من نمی ترسم از صداش
بیرون می رم یواش یواش
توی حیاط جست می زنم
بارون می آد، دست می زنم

 

* شاعر: افسانه شعبان نژاد

کتاب تشپ کال

این مرد چرا می خواهد لاک پشت شود؟

تا به حال دل تان خواسته که به چیز دیگری تبدیل شوید؟شرط می بندم که آن چیز لاک پشت نبوده! این داستان درباره ی مردی خجالتی است که عاشق زنی مهربان شده است.کم کم سر و کله ی لاک پشت هم در داستان پیدا می شود.آیا لاک پشت ا می توانند، مرد را به زن برسانند؟چه طوری؟

* نویسنده: رولد دال

* ترجمه ی: محبوبه نجف خانی

* با تصویرگری: کوئنتین بلیک

* کتاب های فندق (نشر افق)

 

ریلکسیشن در جنگل!

امروز در شروع کلاس چون ذهنمون به شدت درگیر بود، تصمیم گرفتیم یک تمرین آرامشی اولیه انجام بدیم تا حواسمون رو جمع کلاس و مطالب هیجان انگیزی که قراره یاد بگیریم کنیم. در وضعیت راحت دراز کشیدیم و با موسیقی آرامش بخش و صدای پرندگان سفر شگفت انگیزی رو در جنگل شروع کردیم ... این نقاشی حاصل سفر رویایی ماست.

پی نوشت: البته چون ذهنمون خلاقه قاعدتا دوستان زیادی رو در این سفر ملاقات کردیم!

 

 

 

بازی امدادی بالا و پایین

تعداد: دو گروه مساوی از کودکان

وسیله: یک توپ بازی برای هر گروه

روش بازی:

نفر اول هر گروه توپ را دو دستی از بالای سر به نفر پشت سری می دهد، نفر دوم توپ را گرفته از بین پاهایش به نفر پشت سری خود رد می کند که او نیز از روی سر به نفر بعدی و به همین ترتیب تا آخر که بعد از دریافت توپ بلافاصله از طرف چپ به جلوی گروه دویده و در اول ستون می ایستد و همه نفرات به اندازه یک نفر به عقب حرکت می کنند.باز به همان طریق توپ به جریان گذاشته می شود.نفر اول همیشه باید توپ را از بالای سر به نفر بعدی بدهد.

بازی هدایت دوستان با چشم بسته

به گروه های دو نفره تقسیم شوید.یکی از اعضاء چشم های خود را می بندد و نفر دوم سعی می کند با گرفتن دستش او را هدایت کند تا در میان دیگر گروه ها حرکت کند.در مرحله ی دوم، دست او را رها و فقط با کلام او را راهنمایی می کند.در مرحله ی پایانی، بر اساس یک صوت یا نوار، که از قبل با هم هماهنگ کرده اند، دوستش را راهنمایی می کند.نفر دوم، با چشمان بسته، به نفر اول اعتماد می کند و نفر اول هم تلاش می کند تا او را درست راهنمایی کند تا با دیگران برخورد نکند.سپس، این دو نفر جای خود را عوض می کنند و بازی ادامه می یابد.